سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
صبور باش...

به نام او...

می دانم چرا امسال پذیرفته نشدم... می دانم چرا لایق رفع دلتنگی نشدم... می دانم دلتنگی کشیدن حق من فراموش کار است... می دانم خاک پک شلمچه و طلائیه پذیرای قدم های سست و بی هدف من نیست... می دانم...

امسال تنها حسرت و دلتنگی نصیب دل تنهای عاشق شکسته دل می شود و بس... سال 91 آغازش که حسرت باشد ...

خدا به داد آخرش برسد... دلم هوای خاکی شدن روی خاک های مطهرش را دارد... ولی چاره ای جز سکوت و ویران شدن نیست... ایرادی ندارد دل پاییزی ام یادم نمی آید چیزی جز برگ ریزان در خزان را تجربه کرده باشی ... این هم روزی دیگر از این دنیای بزرگ سهم تو...

 تلنگر می زنم تا هوا برت ندارد.. به جرم خواستن عشقی که در سینه ی دیگری جای گرفته بود محکومی به تا ابد تنهایی و حسرت و هر کس به طریقی حق مجازات دارد... لمس خاک طلائیه نصیبت نشد چون به عهدی که بسته بودی وفا نکردی ... قرار بود فراموش کنی و نکردی .... حال مجازات شوو دم نزن دلتنگی بکش و مخواه، حسرت بخور و شکوه مکن ، .... تنها گریه کن و التماس.شاید دوباره نگاهت کردند... شاید دوباره سفر نور راهیت کردند...

خزان را بگذران شاید بهار خودی نشان داد... شاید بهار به تو هم لبخند زد... شاید امسال دیگر لحظه ی سال تحویل خواب نماندی... شاید کسی دعایت کردو انقدر خاطرش پیش خدا عزیز بود که دعایش گرفت و ابر های دلت باریدند... شاید کسی برایت آب زمزم فرستاد تا وضو بگیری ... شاید کسی خاک طلائیه فرستاد تا تیمم کنی شاید کسی راه حرم نشانت داد.. صبور باش ... خدا بی اندازه بزرگ است... صبور باش ...

                                                                               التماس دعا


+ نوشته شـــده در سه شنبه 90/12/16ساعــت 8:16 عصر تــوسط یاسمین | نظر