سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فقط تو...

به نام او...

تمام دوست داشتنم ... تمام دلتنگی ام .... تمام خواستنم را خفه کردم برای کسی که قدر گوهرش را ندانست... من دوست داشتنم را در دلم دفن کردم تا او... به دلم بد کردم ... اما عیبی ندارد دل من عادت دارد ... با دل او چه کنم که بارانیست این روزها... می دانم او هم چشم به جاده ی معشوق دوخته تا برگردد... ولی... ولی احساس ها که یخ می زنند دلهای احساسی می شکنند... تحمل هرچیزی را در این پاییز دلم داشتم جز این که چشمانش را روزی سرخ و گریان ببینم... نمی دانم چگونه ابر های دلش را کنار بزنم تا دوباره دلگرم شود... او هم مانند من تهی شده... قلبش عاشق است و اویی که باید باشد تا گرم شود دیگر نیست... او هم مثله من یخ زده... دلم می خواهد اشکانش را پاک کنم اما می ترسم لرزش دستانم را ببیند و دلیلش را بپرسد و من عاشقیم را لو بدهم... می ترسم سرمای دستانم را حس کند و من...

نمی دانم چگونه حفظ ظاهر کنم تا با دیدن اشکانش چشمانم نبارد...

خدایا دوباره دوراهی، دوباره معما... خدایا می دانم بی او نیست و نابود می شود ولی من هم بی او همین بلا سرم می آید .... خدایاااا.... دارم له می شوم....

پا در میانی کردم تا دوباره نگاهشان بهم گره بخورد .... تو شاهدی از ته دلم خواهش کردم... اما... نشد.... خدایا مقصر من نبودم...

می دانم که همه تحقیر آمیز نگاهم می کنند... نگاهشان روی دلم سنگینی می کند.... خدایا تحمل تهمت را ندارم.... خدایا من عاشقم ، عاشق در حق معشوق بی انصافی نمی کند... خدایا من که دلم را قربانی کردم چرا کسی باور نمی کند ... بر نگشتنش ، نخواستنش تقصیر من نیست... خدایا من نخواستم که اشکانش را ببینم تو باور کن دارم زیر بار بغض خفه می شوم... خدایا دلم می خواهد سر آدم هایی که هیچ نمی دانند و من را مقصر می دانند فریاد بزنم... خدایا دلم می خواهد سر زمین و زمان فریاد بزنم ....

خدایا خدایا خدایا... تو بدان ، تو ببین ، تو بشنو، تو بفهم، تو فقط تو! آدم های این شهر فقط مترسک های بی احساسند... خدایا من اشتباه نکردم، من مقصر نبودم تو بگو... بگو خدایا دیگر نفس ندارم حتی برای گریستن... هیچ کس مرا ، احساسم را ، عشقم را نمی فهمد...

من خنده اش را می خواستم نه اشکش را ... خدایا این دیگر بی انصافی ست که مقصر اشکهایش شدم من ... همه ی این آدم های بی انصاف را می سپارم به تو... خدایا جواب فریاد هایم باتو، جواب اشک هایم با تو فقط تو... فقط...

و لا اری لکسری غیرک جابرا‍‍‎‎‏ًًٌُ

آی همه شما که شکسته اید ... من شکسته بندم...


+ نوشته شـــده در یکشنبه 90/12/21ساعــت 6:24 عصر تــوسط یاسمین | نظر