سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
و ان یکادش را مکرر بخوانید...

به نام او...

پدر که باشی شانه هایت خم می شود ناخواسته...

بس که سنگین است بار مسوولیت...

آن هم وقتی ده در میان هم بچه هایت خلف درنیایند...

این که می گویم ده در میان اغراق نکرده ام...

پیش می آید وقتی پدر یک ملت باشی...

پدر یک انقلاب تازه نفس...

آقایم بس که  چهره اش نورانی ست...

و ان یکاد هم که باشد ...

باید و ان یکادش را بلند و مکرر بخوانی...

آقایم را بس که رنجانده اند...

لبخند که میزند خط می افتد...

گوشه چشمانش...

آقایم بس که خوبست دست هایش هم به هم حسادت میکنند....

یکی محض همیشه بر روی سینه بودن...

یکی محض حماسه افریدن...

 


+ نوشته شـــده در پنج شنبه 92/4/13ساعــت 12:23 عصر تــوسط یاسمین | نظر