سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
عاشقانه ها...

به نام او....

هرچند که عاشقانه هایم دیر زمانیست که از نوشته هایم...

از شعر هایم ...

از جمله های بی سروته غریبانه ام رفته اند...

ولی هنوز هم دلم پر میکشد برای عشقانه هایم...

دلم بهانه میگیرد هنوز نوشته هایی را که...

شاید خیس میکرد دل سپید دفترم را...

و دوستی که بنشیند پای عاشقانه هایم...

و دلم می خواهد یک سنگ که صبور باشد...

 یا نه صبوری که سنگ باشد...

دلم عاشقانه می خواهد...


+ نوشته شـــده در یکشنبه 92/5/20ساعــت 12:0 عصر تــوسط یاسمین | نظر
ما کجای این دنیاییم...

به نام او...

چقدر دنیای ادما با هم متفاوته...

و چقدر این تفاوت ها بعضی ادمارو به ارج میرسونه ..

بعضیارو تو پیچ یه کوچه حیرون نگه میداره...

یکی تمام افتخارش اینه که حسین تهی تو وبلاگش بالاخره نظر گذاشته... 

یکی میشینه گریه میکنه واسه این که تونسته رهبرشو با فاصله ولی ببینه...

یکی دنیاشه و امضا گرفتن از محمد رضا گلزار...

یکی دنیاشه و دیدن خواب یه شهید ... که بهش لبخند بزنه و بگی قبولی نترس...

یکی افتخارشه دیده شدن .. گنده شدن... این که یه نفر محوش بشه بخاطر زیباییش...

یکی انقدر خودشو میپوشونه که وقتی امام زمانش اومد سرشو بالا بگیره

بگه دیدی اقا.. دیدی منتظرت بودم...

یکی انقدر خوب زندگی کرده که خدا براش ترازویی نمیذاره...

یکی انقدر بد بوده که بی ترازو تکلیفش مشخصه...

 خدایا ما کجای این دنیاییم .. 


+ نوشته شـــده در یکشنبه 92/5/13ساعــت 10:31 عصر تــوسط یاسمین | نظر