سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
روزگار خداست...

به نام او...

خسته بودو دلگیر ...

از زمانه ای که میبایست دوستش داشته باشد ولی...

فقط از تمام دوست داشتن هایش زمین خوردن نثارش میکرد...

هنوز هم باور نکرده درد را که خدا میدهد درمانش را نیز میگذارد زیره گلدان روی پله ی اول...

هنوز نا امید است و سرگردان...

به دنباله درمان میگردد پیش این وان....

"بیش از این ازارم مده و به روزگار ناسزا مگو روزگار منم.... سید محمد تقی مقدم"


+ نوشته شـــده در جمعه 92/2/6ساعــت 1:59 عصر تــوسط یاسمین | نظر